سير تحولات تعميرات ونگهداري

2 رای4.55 

از سير تحولات تعميرات ونگهداري بيشتر بدانيم 


دانش نگهداري و تعميرات (نت) در طول دوران شکل‌گيري خود دستخوش تحولات گوناگوني بوده است . در اين گام به بررسي اين روند دگرگونيها خواهيم پرداخت و بر اين اساس سير تاريخي تحولات حوزه نت را به سه دوره اساسي تقسيم مي‌نماييم :

1- دوره نخست و BM :

سير تحولات در دوره نخست تحقيقات نشان مي‌دهد که گامهاي اوليه در پياده‌سازي نت در سالهاي قبل از جنگ جهاني دوم رخ داده است . در آن ايام صنايع به شکل امروزي مکانيزه نبوده و لذا خرابيها و توقف ناگهاني ماشين‌آلات مشکلي جدي را براي دست اندرکاران امر توليد ايجاد نمي‌نمود ؛ به بيان ديگر ، جلوگيري از بروز عيب در ذهن اکثر مديران و مهندسين مفهوم نداشته و يا حداقل ضرورتي از اين نظر احساس نمي‌گرديد . علاوه بر اين اکثر ماشين‌آلات و تجهيزات توليدي از طرح نسبتا ساده‌اي برخوردار بوده و اين ويژگي ، کار با آنها را ساده و تعميرشان را آسان مي‌نمود . نتيجه آنکه در آن زمان نيازي به استفاده از نت سيستماتيک احساس نمي‌گرديده و اکثر شرکتها و واحدهاي توليدي و صنعتي تنها در زماني که دستگاه و يا تجهيزات از کار مي‌افتادند ، بازبيني و يا تعمير آنها را آغاز مي‌نمودند ؛ در واقع سيستم نگهداري و تعميرات به هنگام از کارافتادگي (Breakdown Maintenance) معمول بود .

2- دوره دوم و TPM :

همه چيز در خلال جنگ جهاني دوم به صورتي انفجارآميز دستخوش تحول گرديد . فشارهاي ناشي از زمان جنگ ، تقاضا براي انواع محصولات را افزايش داده و اين در حالي بود که نيروي انساني صنايع بشدت کاهش يافته بود ؛ اين عامل سبب گرديد تا مکانيزاسيون افزايش پيدا نمايد . مي‌توان سال 1950 را سال رونق طراحي و ساخت ماشين‌آلات مکانيزه ناميد و اين ايام ، سرآغاز وابستگي صنايع به تجهيزات مکانيزه و اتوماسيون بوده است .

با افزايش روزافزون اتوماسيون مساله شکست و از کارافتادگي ماشين‌آلات نيز از اهميت بيشتري برخوردار مي‌گشت ؛ پس از گذشت چندي روند افزايش خرابيها به گونه‌اي گرديد که کميت و کيفيت توليدات را تحت‌الشعاع خود قرار داده و اسباب نارضايتي صاحبان صنايع را فراهم نمود . ادامه اين روند ناخوشايند ، مديران و کارشناسان را به فکر چاره و راه‌حلي مناسب براي جلوگيري از روند رو به رشد عيوب نمود .

در اين رهگذر سيستم نگهداري و تعميرات پيشگيرانه (Preventive Maintenance) بعنوان چاره درد و راه‌حلي مناسب در کشور امريکا پيشنهاد گرديد و به اجرا درآمد . نياز صنايع بر توليد محصولات با کيفيت بالا و قيمت مناسب جهت افزايش توانايي رقابت در بازار موجب گرديد که استفاده از سيستم PMرونق يافته و در اين راستا اجراي تعميرات و تعويضهاي پيشگيرانه دوره‌اي بعنوان موثرترين راه‌حل جهت کاهش خرابيها مورد استفاده قرار گيرد .

در طول دهه 1950 نت پيشگيرانه به تدريج تکامل يافته تا پاسخگوي نيازهاي جديد صنعت باشد . در اين راستا سيستم نگهداري و تعميرات بهره‌ور(Productive Maintenance)  در سال 1954 به صنايع آمريکا معرفي گرديد . در اين سيستم ضمن تاکيد بر روي اصلاح خرابيهاي اتفاقي و از کار افتادن غيرمنتظره تجهيزات با بهره‌گيري مناسب از علوم آمار و احتمالات و پژوهش عملياتي ، شبيه‌سازي ، اقتصاد مهندسي ، تئوري صف و نگرشهاي تحليلي ، تکنيکها و مدلهايي براي حالات مختلف انواع دستگاهها و تجهيزات ابداع شد که متخصصين اين رشته مي‌توانستند کليه فعاليتها و عمليات نگهداري و تعميرات را به نظم درآورده و خرابيها را پيش‌بيني نمايند تا جهت نگهداري و تعمير آنها برنامه‌ريزي انجام پذيرد .

دهه 1960 را مي‌توان دهه گسترش استفاده از نت بهره‌ور در صنايع ناميد . معرفي نت بي‌نياز از تعمير ، مهندسي قابليت اطمينان و مهندسي قابليت تعمير (1962) از نتايج تحقيقات انجام شده در اين دهه بوده که در تکامل سيستم نت بهر‌ه‌ور بسيار موثر بوده است .

معرفي سيستم نگهداري و تعميرات بهره‌ور فراگير (Total Productive Maintenance) در دهه 1970 از سوي صنايع ژاپني را مي‌توان بعنوان آخرين دستاورد در دوره دوم تحولات نگهداري و تعميرات ناميد . سيستم TPM در حقيقت همان سيستم نت بهره‌ور به شيوه آمريکايي است که در جهت سازگاري با شرايط صنعتي ژاپن در آن بهبودهايي داده شده است ؛ ابتکار محوري و حساس در اصول TPM اين است که اپراتورها خودشان به امور اصلي و اوليه نگهداري و تعميرات ماشينهاي خودشان مي‌پردازند . در نت بهره‌ور فراگير نتايج حاصل از فعاليتهاي صنعتي و تجاري به صورت اعجاب‌انگيزي بهبود يافته و سبب ايجاد يک محيط کاري با بهره‌وري بالا ، شادي‌آفرين و ايمن با بهينه‌سازي روابط بين نيروي انساني و تجهيزاتي که با آن سر و کار دارند ، مي‌گردد .

3- دوره سوم و RCM :

ميزان افزايش سرمايه‌گذاري بر روي ماشين‌آلات صنعتي و اتوماسيون از يکسو و افزايش ارزش مالي و اقتصادي آنها از سوي ديگر منجر به آن شد که مديران و صاحبان صنايع به فکر راهکارهايي منطقي بيفتند که قادر به بيشينه‌سازي طول عمر مفيد تجهيزات توليدي و طولاني کردن چرخه عمر اقتصادي آنها باشد . افزايش ميزان اثربخشي ماشين‌آلات ، بهبود کيفيت محصولات در کنار کاهش هزينه‌هاي نت و عدم خسارت به محيط زيست از جمله مواردي بود که باعث ايجاد تحولي جديد در زمينه نگهداري و تعميرات گرديد .

دست‌آوردهاي جديد نت در اين دوره عبارتند از :

3-1- معرفي سيستم نگهداري و تعميرات بر پايه شرايط کارکرد ماشين‌آلات              (Reliability Centered Maintenance) و ترويج استفاده از روشهاي CM همچون آناليز لرزش ، حرارت‌سنجي و ...  

3-2- معرفي و بکارگيري انواع روشهاي تجزيه و تحليل خرابيهاي ماشين‌آلات .

3-3- طراحي تجهيزات با تاکيد بيشتر بر قابليت اطمينان و قابليت تعمير .

3-4- تحول اساسي در تفکر سازماني به سمت مشارکت و گروههاي کاري .

3-5- معرفي سيستم نگهداري و تعميرات موثر .  

3-6- معرفي روش نت مبتني بر قابليت اطمينان به عنوان روشي جامع جهت تصميم‌گيري در استفاده صحيح از انواع سيستم‌هاي نگهداري و تعميرات موجود ؛ RCM فرايندي است که اولا معين مي‌کند چه کاري مي‌بايست براي تداوم عمر هر گونه سرمايه فيزيکي انجام شود و دوم آنکه انتظارتي را که کاربران از تجهيزات دارند ، عملي مي‌نمايد .

سيستم نگهداري و تعميرات واکنشي (Reactive Maintenance)

در گام پيشين ، در بيان تاريخچه تحولات نت ، از سيستم‌هاي گوناگون نت که در دوره‌هاي زماني متفاوت مورد استفاده قرار مي‌گرفته‌اند سخن گفتيم ؛ در اين گام و گامهاي آتي به تشريح بيشتر اين استراتژيها خواهيم پرداخت .

از نگهداري و تعميرات واکنشي  (Reactive  Maintenance)آغاز مي‌نماييم :

اين استراتژي مي‌گويد :

(Fix it after it Breaks)

در اين روش بعد از وقوع خرابي نسبت به تعمير ماشين و بازگشت وضعيت به حالت اوليه اقدام مي‌گردد .

در استاندارد  TPMاز اين روش با عنوان (Breakdown Maintenance) ياد شده و در ايران نيز عنوان (Emergency Maintenance) براي اين روش مورد استفاده قرار مي‌گيرد .

همانگونه که در گام پيشين بيان نموديم اين سيستم در سالهاي آغازين تکامل نت مورد استفاده قرار مي‌گرفته و بدين سبب با ساختار امروزين ماشين‌آلات و تجهيزات همخواني چنداني نداشته و معايب زير را با خود به همراه دارد :

1- کاهش ايمني کار با ماشين‌آلات .

2- عدم برنامه‌ريزي دقيق توليد به علت بروز مشکلات کمي و کيفي .

3- نياز به گروه تعميراتي قوي و آماده به کار .

4- افزايش زمان تعميرات بعلت مشاهده خرابيهاي فرعي .

5- نياز به ذخيره و انبار کردن وسيع قطعات .

در گام آتي به نگهداري و تعميرات پيشگيرانه (Preventive Maintenance) خواهيم پرداخت ...

گام يکصد و بيست و هشتم

نگهداري و تعميرات پيشگيرانه (Preventive Maintenance)

اين استراتژي مي‌گويد :

(Fix it before it breaks)

Maintain based upon calendar or running time

نگهداري و تعميرات پيشگيرانه عبارتست از يک روش سيستماتيک برنامه‌ريزي و زمان‌بندي شده جهت انجام کارهاي نگهداري مورد نياز بر طبق برنامه تنظيمي با هدف جلوگيري از فرسايش غيرعادي اجزا ماشين و کاهش توقفات اضطراري ماشين‌آلات .

نت پيشگيرانه بر اساس تناوب اجراي فعاليتها برنامه‌ريزي و اجرا گرديده و به همين دليل عبارت Time Based Maintenance نيز به اين دسته از فعاليتها اطلاق ميگردد .

فعاليتهاي نت پيشگيرانه عبارتند از :

1- جلوگيري از فرسايش غيرعادي اجزاء ماشين : نظافت ، آچارکشي و روانسازي (روغنکاري و گريسکاري)

2- کاهش توقفات اضطراري : تعمير و تعويض‌هاي دوره‌اي مطابق با برنامه زماني از پيش تعيين شده .

در گام آتي از نگهداري و تعميرات پيشگويانه(Predictive Maintenance)  خواهيم گفت ...

نگهداري و تعميرات پيشگويانه (Predictive Maintenance)

Maintain based upon known condition

نت پيشگويانه به مجموعه فعاليتهايي اطلاق مي‌گردد که جهت تعيين شرايط فني کارکرد اجزاء ماشين (اندازه‌گيري ميزان فرسايش اجزاء) در حين بهره‌برداري انجام گرديده و بر اساس نتايج حاصله از آن ، زمان و نوع فعاليت نت مورد نياز تعيين مي‌گردد .

نت پيشگويانه بر اساس شرايط کارکرد اجزاء ماشين برنامه‌ريزي و اجرا گرديده و به همين دليل عبارت Condition Based Maintenance نيز به اين دسته از فعاليتها اطلاق ميگردد .

فعاليتهاي نت پيشگويانه(PdM)  عبارتند از :

1-  بازرسي فني توسط حواس انساني : انجام بازرسي فني توسط پرسنل ماهر نت با استفاده از حواس انساني (همچون بازرسي سر و صداي غيرعادي يا گرم شدن بيش از حد اجزاء)

2-  اندازه‌گيري فرسايش با استفاده از ابزار توسط انسان : بازرسي فني اجزاء ماشين و اندازه‌گيري فرسايش با استفاده از ابزارهايي همچون ارتعاش‌سنج ، حرارت‌سنج ، آنالايزر روغن . در اين روش بازرس PM در فواصل زماني مشخص و در حين کارکرد ماشين با استفاده از ابزار نسبت به اندازه‌گيري ميزان فرسايش اجزاء اقدام و نتايج به دست آمده را با محدوده کارکرد مجاز اجزاء مقايسه مي‌نمايد . تصميم جهت ادامه کار ماشين و يا توقف آن جهت انجام فعاليتهاي نت بر اساس نتايج حاصله از اين تحليل خواهد بود . در اين روش هيچ فعاليت اضافي نت انجام نمي‌گيرد و برهمين اساس عبارت نت اقتصادي نيز به اين گروه از فعاليتهاي نت اطلاق مي‌گردد .

3-  بازرسي و اندازه‌گيري پيوسته توسط ابزار : امروزه استفاده از روش کنترل پيوسته توسط طراحان ماشينهاي صنعتي به عنوان روشي جهت جلوگيري از خطاهاي برنامه‌ريزي نت مورد توجه قرار گرفته است . فيلترهاي هوا مجهز به سنسور هايي جهت تعيين زمان دقيق تعويض فيلتر شده‌اند ؛ براي ياتاقانها سنسورهاي حرارتي طراحي گرديده تا زمان دقيق روانسازي آنها مشخص و به اپراتورها اعلام گردد و ... . در گام آتي از نگهداري و تعميرات موثر  (Proactive  Maintenance)خواهيم گفت ...

نگهداري و تعميرات موثر  (Proactive  Maintenance)

اين استراتژي مي‌گويد :

(Don’t just fix it, improve it)

Eliminate defects from all sources; Maximize equipment uptime

نت موثر به مجموعه فعاليتهايي اطلاق مي‌گردد که با هدف بهبود وضعيت کارکرد ماشين‌آلات ، کاهش ميزان نياز آنها به اجراي نت و حذف کامل علل وقوع خرابيها انجام مي‌گيرد .

در استاندارد نگهداري و تعميرات بهره‌ور فراگير (TPM) که از سوي انجمن مهندسين نت ژاپن تدوين گرديده عبارت (Maintenance Prevention) براي نت موثر استفاده گرديده است .

مهمترين روشهاي تحليلي مورد استفاده در سيستم نگهداري و تعميرات موثر عبارتند از :

RCA :  Root Cause Analysis

&

MFMEA :  Machine Failure Mode and Effects Analysis

فعاليتهاي نت موثر عبارتند از :

1- انتخاب ماشين‌آلات و تجهيزات و يا تغيير در نحوه استفاده از آنها بر اساس سوابق نت و تجربيات پرسنل نت وتوليد .

2- طراحي مجدد اجزاء ماشين با هدف حذف علل وقوع خرابيها .

3- بازنگري در طراحي ، نصب و نحوه بهره‌برداري از تجهيزات .

در گام آتي از نگهداري و تعميرات بهره‌ور فراگير (Total Productive Maintenance) خواهيم گفت ...

 رسالت ما اين است که همواره به بهبود بيانديشيم :

   نگهداري و تعميرات بهره‌ور فراگير (Total Productive Maintenance)

همانگونه که در گامهاي پيشين اشاره نموديم سيستم TPM در حقيقت همان سيستم نت بهره‌ور به شيوه آمريکايي (که در سال 1954 معرفي شد) است که در جهت سازگاري با شرايط صنعتي ژاپن در آن بهبودهايي داده شده است ؛ ابتکار محوري و حساس در اصول TPM اين است که اپراتورها خودشان به امور اصلي و اوليه نگهداري و تعميرات ماشينهاي خودشان مي‌پردازند . در نت بهره‌ور فراگير نتايج حاصل از فعاليتهاي صنعتي و تجاري به صورت اعجاب‌انگيزي بهبود يافته و سبب ايجاد يک محيط کاري با بهره‌وري بالا ، شادي‌آفرين و ايمن با بهينه‌سازي روابط بين نيروي انساني و تجهيزاتي که با آن سر و کار دارند ، مي‌گردد .

از زمانيکه اولين اسناد در زمينه سيستم نت بهره‌ور جامع (TPM) ارائه گرديد بيش از سي سال مي‌گذرد . نسخه اول سيستم TPM به مدل Nakajima(از بنيانگذارانTPM ) مشهور بوده و تا سال 1989 نيز در اصول پنجگانه آن تغييري داده نشد . 

با تغيير نگرش در سياستهاي کلان TPM ، ويرايش دوم و سوم سيستم مذکور در طول سالهاي 1989 تا 1994 توسطT. Suzuki  ارائه گرديده که يکي از ويژگيهاي مهم ويرايش سوم افزايش اصول سيستم به هشت اصل زير مي‌باشد :

1- افزايش ميزان اثربخشي کلي ماشين‌آلات .

2- اجراي نت خودکنترلي توسط پرسنل خطوط توليد .

3- اجراي نت برنامه‌ريزي شده توسط بخش نگهداري و تعميرات .

4- برگزاري دوره‌هاي آموزش تئوري و عملي براي کليه پرسنل .

5- مديريت زودهنگام بر روي ماشين‌آلات .

6- استقرار سيستم نت کيفيتي با ايجاد ارتباط بين واحدهاي نت و کنترل کيفيت .

7- استقرار نت بهر‌ه‌ور فراگير در واحدهاي پشتيباني و ستادي نت .

8- مديريت ايمني و محيط زيست .

در راه‌اندازي يک واحد نت در سازمان از کجا بايد آغاز نمود ؟

ايجاد يک سيستم در راستاي تحت پوشش درآوردن امور نت سازمان مي‌تواند نخستين گام باشد ؛ بهتر است در ابتدا به امور نت اضطراري (EM) پرداخته شود . بهره‌برداران و گروههاي تعميراتي را شناسايي کرده و از نيازهاي آنان مطلع گرديد .

توجه داشته باشيد که در اين مقطع زماني ، خريد و بکارگيري نرم افزار مکانيزه نت پيشنهاد نمي‌گردد . تا زمان شکل‌گيري سيستم و تسلط بر ملزومات و نيازهايي که بايد سيستم مکانيزه آنها را پوشش دهد صبور بوده و از بکارگيري نرم‌افزارهاي از پيش طراحي شده خودداري کنيد ؛ زيرا با گذشت زمان خواسته‌هاي واحد نت از نرم‌افزار مشخص‌تر و انتخاب بر نيازها منطبق‌تر خواهد بود .

هدف را مي‌توان ايجاد يک هسته مرکزي با عنوان سيستم نت جهت ثبت و کنترل کليه امور نگهداري و تعميرات که بر روي تجهيزات صورت مي پذيرد ، تعريف نمود . پس از تعريف سيستم نبايد اجازه داد که از آن پس ، تعمير يا سرويسي خارج از روال تعريف‌شده صورت پذيرد .

فرم درخواست کار را طراحي و يا درصورتي که چنين فرمي از پيش وجود دارد آن را بازنگري و به بهترين شکل اصلاح نماييد . فرم درخواست کار فرمي است که بهره‌بردار و يا هر متقاضي کار نت ، توسط آن کار موردنظر خود را به واحد نت اعلام مي‌نمايد .

در اين فرم مي‌بايد علاوه بر شرح کار درخواستي ، مواردي که به برنامه‌ريزي کار کمک مي‌نمايد گنجانده شود .

تاکيد مي‌شود که فرم درخواست کار متناسب با نيازهاي همان صنعت يا سازمان طراحي شده و از کپي‌سازي فرمهاي بکار رفته در صنايع ديگر و يا فرمهاي نمونه خودداري گردد .

گردش فرمها و تعداد نسخه‌هاي تکميلي را متناسب با سيستم تعريف‌شده در نظر گيريد ليکن پيشنهاد مي‌گردد جهت تمرکز کار ، فرم درخواست کار تنها در دو نسخه و توزيع آن به شکلي باشد که يک نسخه در اختيار صادرکننده بماند و نسخه ديگر به واحد نت انتقال يابد . در اين حالت ، درخواست‌کننده به استناد سند محفوظ خود و بر اساس شماره آن ، کار مورد درخواست خود را پيگيري خواهد نمود .

واحد درخواست کننده ، ساعت اعلام درخواست ، تجهيز ، کد تجهيز ، نوع کار مورد درخواست ( بازرسي ، سرويس ، تعمير ، طرح و اجرا ، ساخت و ...) ، ارجاع کار به ... ، اولويت کار (فوري ، در اولين توقف ، عادي و ...) و شرح درخواست از جمله گزينه‌هايي هستند که بايد در فرم درخواست کار گنجانده شوند .

دستورکار مهمترين فرمي خواهد بود که در سيستم نت بکار گرفته مي‌شود ؛ در طراحي آن دقت و سليقه به خرج داده و سعي نماييد جامع و کاملا کاربردي باشد ؛  اطلاعات مورد نياز را در آن بگنجانيد ليکن از قيد نمودن فيلدهايي غيرضروري خودداري کنيد .

فرم دستورکار از فرم درخواست کار سرچشمه مي‌گيرد ؛ درخواست کار پس از انتقال به واحد نت بررسي شده و مراحل کارشناسي را طي خواهد نمود . در صورتي که تشخيص بر انجام کار باشد درخواست کار به دستور کار مبدل شده و به واحد مجري کار انتقال مي‌يابد .

تنوع دستورکار مي تواند بازرسي ، سرويس ، تعمير و بعضا روان‌کاري باشد . چنانچه بازخورد دستور کار بازرسي ، نياز به انجام تعمير يا سرويس باشد دستور کار بازرسي خود منبعي جهت صدور دستور کار ديگر خواهد شد .

بازرسان فني نيز که غالبا پرسنل خود واحد نت و يا پيمانکاران تحت‌نظر آن هستند گزارشات و مشاهدات بازرسي خود را به صورت متمرکز به واحد نت منتقل نموده و متعاقبا جهت موارد اجرايي دستورکار صادر مي‌گردد ؛ منبع ديگر صدور دستورکار ، بازخورد دستور کارهاي دوره‌اي PM است .

ذکر منبع در دستور کار ضروري است ؛ منابع دستور کار را بصورت مناسبي بايگاني نموده و توسط فيلد ماخذ ميان دستور کار و منبع آن ايجاد لينک نماييد .

گاها پيش مي‌آيد که گروه‌هاي تعميراتي و يا مديران ، پيگير ماخذ دستورکار مي‌شوند . توسط اين لينک مي‌توان تاريخچه مناسبي از مراحل بررسي کار را که منجر به صدور دستور کار شده ارائه نمود ؛ اين مراحل مي‌تواند نتايج بررسي کارشناسي درخواست ، بررسي فرايندي آن و يا تهيه نقشه و اسناد موردنياز باشد .

آدرس و کد تجهيز ، شماره منحصربه‌فرد دستورکار ، تاريخ صدور ، شرح دستورکار ، برنامه زماني کار ، نفرساعت تخميني ، ابزار و مواد موردنياز جهت انجام کار ، روش اجرا ، شرايط ايمني کار و عواملي از اين دست به همراه محل تاييد سرپرست نت در مرحله برنامه‌ريزي و کد علت خرابي ، شرح فعاليت صورت گرفته ، مواد و قطعات مصرفي ، نفرساعت واقعي کار  و محلهاي تاييد سرپرست واحد مجري ، بازرسي فني ، بهره‌بردار مربوطه و سرپرست نت از جمله فيلدهاي بکار رفته در دستورکار مي‌باشند .

حال زمان آن است که به تعريف گردش کار سيستم نت بپردازيد ؛ فرمها و نحوه گردش آنها را تعريف نماييد . سيستم را به گونه‌اي شکل دهيد که کاملا تحت کنترل بوده و از سرنوشت هر دستورکار در هر زمان دقيقا مطلع باشيد . تاريخهاي دقيق ارسال و انجام کار و بازگشت دستور کار ، انجام يا عدم انجام کار در موعد برنامه‌ريزي شده ، دلايل معوقه ماندن کار  و موارد مهم اينچنيني را ثبت کنيد .

تا زمان بهره‌گيري از يک سيستم مکانيزه نت سعي نماييد با به کارگيري اکسس مايکروسافت ، برنامه‌اي جهت ثبت و کنترل دستورکارها و امور نت طراحي کرده و از آن بهره گيريد ؛ قابليتهاي بانک اطلاعاتي اکسس در اين مرحله کمک بزرگي در پيشبرد اهداف واحد نت خواهد نمود .

 سيزده گام تا نت در کلاس جهاني

در طول ساليان بسيار ، در اکثر سازمان‌ها و شرکت‌ها تمامي تمرکز مديريت به فعاليتهاي توليدي معطوف شده و به موضوع نگهداري و تعميرات به چشم يک فعاليت غيرضروري نگريسته مي‌شد ؛ اين نگرش سبب گرديده بود تا فعاليتهاي نت ناديده گرفته شوند . اما در سالهاي اخير سياست‌هاي سازماني و نيازمنديهاي کسب و کار باعث شده تا مديران توجه بيشتري به نگهداري و تعميرات مبذول داشته و يکي از دلايل اصلي آن هم اين است که هزينه‌هاي نگهداري و تعميرات در سازمان‌ها در شمار يکي از هزينه‌هاي اصلي درآمده است . هزينه‌ بالاي بخش نگهداري و تعميرات کارخانجات اين توان بالقوه را در مديريت ايجاد کرده است که بتواند با بذل توجه به مفاهيم نت ، از بسياري از اين هزينه‌ها پيش‌گيري نمايد .

با استقرار روشهايي که در اين گام توضيح خواهيم داد مي‌توان هزينه‌هاي نگهداري و تعميرات را تا حدود بسياري کاهش بخشيد . با ترکيب مناسب برنامه‌هاي فهرست شده در ذيل در بخش نگهداري و تعميرات ، در ميان‌مدت و کلان‌مدت منافع بسيار زيادي نصيب سازمان خواهد گرديد . تجارب سازمان‌ها نشان داده است که با اجراي روشهاي مناسب نگهداري و تعميرات و توجه نمودن به تجارب ارزنده نت سازمان‌ها ، کاهش هزينه‌ها تا ميزان بيست تا سي درصد ممکن خواهد بود . مديران نگهداري و تعميرات صنايع موفق گرديده‌‌اند با بکارگيري ترکيبي مناسب از روشهاي ذيل کنترل بيشتر و موثرتري بر عملکرد سازمان داشته باشند و به موفقيتهاي چشمگيري دست يابند ؛ ميزان موفقيت کسب شده به تعريف دقيق اهداف و چگونگي اجراي فعاليت‌هاي تعريف شده در سيستم  يکپارچه توليد و تعميرات بستگي دارد .

حال به معرفي اين سيزده گام و در واقع سيزده راهکار موثر در ارتقاي سيستم نت سازمان مي‌پردازيم :

      1- تغيير در باورها و تکنيکها :

براي کسب بهترين تجارب از سوي سازمان‌هاي توليدي و همچنين واحدهاي نگهداري و تعميرات ، لازم است تغييرات مهمي در باورهاي سازماني و تکنيکهاي کاري صورت پذيرد تا از طريق آن ، واحدهاي سازماني به سمت کار تجاري سودآور هدايت گردند . در صورتي که تغييرات سازماني و تکنيکي در يک زمان خاص اتفاق افتد ممکن است سيکل تغييرات به خوبي طي نگردد و در اين صورت سازمان بدون رسيدن به تجارب کارسازي در عرصه نگهداري و تعميرات به همان روند قديمي خويش باز خواهد گشت .

2- درک تغييرات :

بسياري از انسانها از تغيير در هراسند و لذا در برابر آن مقاومت نشان مي‌دهند . نکته مهم آن است که همه افراد بر لزوم ايجاد تغيير توجيه شوند و تنها در اين صورت است که سازمان را در رسيدن به موفقيت واقعي ناشي از تغيير ياري خواهند نمود . چنانچه سازماني تصميم داشته باشد که سازمان توليد يا نت خود را به سطح کلاس جهاني برساند لازم است تا يک نوع ديسيپلين و نظم و انضباط فوق‌العاده و همچنين يک برنامه کاري دايمي را ايجاد نمايد ؛ همچنين ضروريست که اين برنامه کاري تهيه شده مورد بازنگري و موافقت مديران ارشد سازمان قرار گيرد . هنگامي که اين تفاهم مشترک ايجاد گرديد آنگاه مديران توليد و نت بايد تمامي تلاش خود را در پياده‌سازي تغييرات مطرح شده مناسب با سرعت برنامه‌ ، بکارگيرند .

3- کار گروهي :

تمامي پرسنل عمليات توليد و پشتيباني بايد در مقابل برنامه تغييرات آماده گشته و اطلاعات لازم به آنها در چارچوب محدوده زماني و فردي ارايه شود . لازم است افراد سازمان در فرايندهاي مهندسي مجدد مشارکت داشته باشند و بخشي از کارها را با مسوليت خود به انجام رسانند . پرسنلي که فرايند را درک کرده و با آن موافق باشد ، بسيار راحت‌تر با آن همکاري نموده و کمتر ايجاد مشکل مي‌نمايد . به همين دليل است که تحقق کار گروهي در فرايند تغييرات سازماني يک گام بحراني در راه حصول موفقيت است .

4- آموزش :

در تمامي مراحل برنامه تحول سازماني براي رسيدن به سطح کلاس جهاني بايستي برنامه‌هاي آموزشي خاصي ارايه شود . جلسات کنترل پيشرفت کار و مباحث آموزشي براي ايجاد ايده‌هاي نوين بسيار ضروري هستند . لازم است روشهاي اصولي کار براي پرسنل توضيح داده شود تا به درک آن نايل گشته و برنامه‌هاي آموزشي در سطح يک ساعت در هر روز محدود بوده ليکن در تمام مراحل کار اجرا گردند ؛ همچنين مي‌توان کارگاههاي آموزشي براي بررسي مشکلات مشترک روزانه کار تشکيل داد .

از سوي ديگر ، لازم است روشهاي حل مساله براي بررسي و حل مشکلات سازمان آموزش داده شده و تا زماني که استاندارد جديد به طور کامل جا افتد ، ادامه يابد . پرسنل شرکت بايستي روشهاي علمي و مهارت‌هاي حل مساله را فرا گيرند تا بتوانند به صورت سيستماتيک و قانون‌مند اطلاعات موجود را تجزيه و تحليل نمايند . لازم است دقت شود که روش تعيين شده براي حل مساله در همه سازمان‌ يکنواخت بوده و براي تجزيه و تحليل آن دسته از اطلاعات و مشکلات که نياز به بررسي‌هاي پيشرفته‌تر دارد يک سيستم سازماني که در آن مهارتهاي گوناگون مشارکت دارند تشکيل گردد . همچنين تيم‌هاي حل مساله که از افراد گوناگوني تشکيل شده‌اند مي‌توانند در صورت نياز يک تسهيل‌‌گر به همراه داشته باشند تا آنها را در کسب آموزشها و فرايندهاي جديد ياري نمايد .

5 - مديريت دارايي‌ها :

همه تجهيزات و دستگاهها بايد در قالب ساختارهاي کلان تجهيزاتي يا همان مراکز دارايي مرتب گردند . يک مرکز دارايي شامل گروهي از ماشين‌‌آلات است که براي توليد يک محصول خاص يا مجموعه‌اي از محصولها چيده شده‌اند . هر کدام از اين مراکز دارايي يک مرکز هزينه خواهند داشت که کليه هزينه‌هاي پرسنلي و موادي تجهيزات با اين مرکز هزينه محاسبه خواهند گرديد . اين مراکز هزينه بايستي از لحاظ روند مصرف هزينه‌ها و کنترل روندها تحت مراقبت قرار گيرند ؛ در اين حالت براي کليه عمليات انجام‌شده نت در قالب حکم کار ، نوع و ميزان هزينه آن جهت بررسي‌هاي بعدي در مرکز هزينه نگهداري خواهد گرديد .

6- کنترل موجودي و انبار :

يکي از تغييرات مهم در تجربه سازمان ، بازنگري و بهينه‌سازي انبار مي‌باشد . نگهداري قطعات يدکي و ابزارآلات در محيط‌هاي مناسب يکي از دغدغه‌هاي اصلي پرسنل واحدهاي نگهداري و تعميرات است . اينکه قطعات يدکي براي مواقع موردنياز و حالت‌هاي خرابي اضطراري يا اورهال‌هاي برنامه‌اي در دسترس باشند ، در کارايي سيستم نت بسيار حايز اهميت مي‌باشد . لازم است توجه داشت که اندازه نگهداري قطعات يدکي به ميزاني باشد که نه بيش از اندازه موردنياز باشد و نه کمتر از آن . همچنين در انبارداري قطعات يدکي نت بايستي قواعد انبارداري علمي و سيستماتيک و نکاتي مانند دسترسي آسان به قطعات و شناسايي سريع آنها مدنظر قرار گيرد . قطعات يدکي بايد در يک سيستم اطلاعاتي ثبت گردند و همچنين ارتباط آنها با مراکز هزينه نت مشخص باشد ؛ همچنين بهتر است براي سوابق مصرف قطعات هر تجهيز گزارشهاي متنوعي ايجاد شود تا از طريق آناليز اين اطلاعات ، واحد نت به نتايج مطلوب‌تري دست يابد . نهايتا آنکه ايجاد يک انبار مناسب براي نت ضروريست و بايستي رويه‌هاي دريافت قطعات ، انبارش ، سرشماري ، توزيع و اسقاط کاملا مکتوب گشته و از طريق دستورالعمل‌هاي ساده و آسان در دسترس پرسنل قرار گيرد .

7- نگهداري و تعميرات اصلاحي :

پس از تعريف تجهيزات و دارايي‌ها مي‌توان به تعريف فعاليت‌هاي نت اصلاحي و نت پيشگيرانه اقدام نمود . در اين مرحله بايستي تعريف کار و ثبت اطلاعات به گونه‌اي باشد که مرتبط با مراکز هزينه تعريف گشته ‌باشد . محاسبات مربوط به نفرساعت صرف‌شده ، مواد و قطعات مصرف‌شده ، سفارش قطعات ايجاد‌شده و ساير سيکل‌هاي هزينه‌اي از طريق اين اطلاعات انجام مي‌گردد . براي هر کار نت لازم است سوالات چه چيزي (what) ، توسط چه کسي (whom) ، در کجا (where) ، چه وقت (when) و چرا (why) مشخص باشد . براي جمع‌آوري اين اطلاعات لازم است ورودي‌هاي صحيح ثبت اطلاعات جهت نگهداري کليه سوابق و جزئيات مربوط به آنها و همچنين گزارش‌نويسي مورد بازنگري قرار گيرند . در بسياري از موارد ، ثبت دقيق و کامل جزييات مربوط به فعاليت‌هاي روزمره نظير روانکاري و تنظيمات جزيي ضروري مي‌باشد . در سيستم صدور حکم کار ، برنامه‌ريزي از عناصر اصل سيستم مي‌باشد ؛ برنامه‌ريز بايد بتواند زمان ، مواد و نيروي انساني را به تجهيزات اختصاص دهد . واحد برنامه‌ريزي بايستي به گونه‌اي برنامه‌ريزي حکم کار را انجام دهد که کار نت در محدوده زماني تعريف‌شده انجام يابد و نيازمنديهاي سيستم توليد و نگهداري و تعميرات توامان پاسخ داده شود .

8- نگهداري و تعميرات پيشگيرانه :

برنامه PM تعريف شده براي سازمان نياز به بازنگري دارد تا به شکلي تبديل گردد که پاسخگوي خواسته‌ها و اثربخشي لازم باشد . فراواني توقفات غيربرنامه‌اي و توقفات متوالي تجهيزات نشانگر آن است که برنامه PM تعريف شده کارايي لازم را ندارد . هدف واقعي براي PM آن است که توقفات و خرابي‌ها را تا سطح مورد قبول مديريت کاهش دهد . اثربخشي برنامه PM در آن است که برنامه‌هايش را با حالتهايي از نت اصلاحي (CM) و نت پيشگويانه (PdM) ترکيب نمايد . بسيار ضروريست که هماهنگي و همکاري کامل بين مديران توليد و نت برقرار باشد و بهتر آن است که دستورالعمل نحوه همکاري و شرح وظايف دقيق هر کدام از اين واحدها در قبال خرابي‌ها و شکست‌ها نوشته شود .

9- نگهداري و تعميرات پيشگويانه :

استفاده از تجهيزات پيشگويي و پيش‌بيني خرابي‌ها و شکست‌ها بسيار ضروريست . يکي از خواسته‌هاي مديريت هر سازماني اين است که دوره کاربري مفيد هر دستگاه را افزايش دهيم . پرسنل نت مي‌تواند روشها و ابزار گوناگون و مفيدي را در سيستم PdM مورد استفاده قرار دهد . الگوهاي خرابي تجهيزات مي‌توانند با دقت بسيار خوبي خرابي‌ها و شکست‌ها را پيش‌بيني نمايند . روشهاي ديگري که مي‌توانند بدون صرف هزينه‌هاي هنگفت در روش PdM مورد استفاده قرار گيرند عبارتند از :

آناليز ارتعاش ، آناليز روغن ، آناليز دما و روشهاي مافوق صوت . منطق کار بدين صورت است که هر ماشين پيش از خراب شدن ، صدا‌ها و هشدارهايي از خود بروز مي‌دهد . استفاده از روشها و ابزار PdM کمک مي‌کند تا با ياري اين هشدارها از وقوع خرابي مطلع شويم . با کمک اين اطلاعات مي‌توان سيستم مديريت مناسبي براي جلوگيري از خرابي يا کنترل عواقب آن ايجاد نمود . آناليز روند خرابي يک دستگاه در طول برهه زماني براي پيش‌بيني احتمال وقوع خرابي در زمانهاي آتي ، اطلاعات خرابي را ارائه مي‌دهد . با کمک اين پيش‌بيني مي‌توان برنامه‌ريزي انجام کار را با توجه به اينکه چه وقت و در کجا نياز به کار تعميراتي مي‌باشد به انجام رساند .

10 - خريد و تدارکات :

خريد نيز به عنوان يکي از قاعده‌هاي اصلي در سازمان‌هاي نگهداري و تعميرات مدرن ، ايفاي نقش مي‌نمايد . ايجاد يک سيستم مکانيزه براي سفارش‌گذاري خريد و نگهداري سطح موجودي ، بسيار توصيه مي‌شود . هماهنگي بين برنامه‌ريزي و سطح اطمينان موجودي پايه‌گذاري شده که از طريق مقدار مصرف و دوره سفارش خريد کنترل مي‌شود ، مي‌تواند مانع هرگونه کمبود يا ذخيره اضافي کالاها گردد . ترفندي که در اين مجال معرفي مي‌شود ترفند استفاده از موجودي انبار در مواقع اضطراريست . بدين معني که سيستم بتواند تامين روزمره قطعات خود را از مراکز تامين‌کننده در مواقع نياز انجام دهد و فقط در مواقع اضطراري مجوز مصرف از موجودي اطمينان انبار خود را صادر نمايد . در اين روش بهتر است که با مرکز تامين‌کننده‌اي قرارداد بسته شود که از ضمانت لازم را براي تامين قطعات در زمان درست و در شرايط مناسب برخوردار باشد . ايجاد سيستم‌هاي مديريت تامين کنندگان و ايجاد رقابت مابين آنها و بررسي استراتژي‌هاي تامين از يک منبع يا چند منبع در اين مرحله از کار الزاميست ؛ همچنين انعقاد قراردادهاي کتبي و شفاف مي‌تواند از بسياري از مشکلات پيشگيري نمايد .

11- نت پيش‌اقدام (PAM) :

نت پيش‌اقدام گزينه‌اي است که هم در بردارنده نت پيشگيرانه (PM) و هم در برگيرنده نت پيش‌بينانه (PdM) مي‌باشد . مبرهن است که مديران نت بايد اطلاعات و سوابق ناشي از PM و PdM را در اختيار داشته باشند تا بتوانند آنها را به سمت PAM توسعه دهند . PAM بصورت يک تاريخچه در سوابق برنامه‌هاي هر مرکز هزينه وجود خواهد داشت . براي دستيابي به چنين مرحله‌اي لازم است يک روش مستندسازي براي ثبت تاريخچه هر مرکز هزينه ايجاد گردد . مقدار ساعات توليدي و توقف هر مرکز هزينه و همچنين نمودارهاي علت و معلول وقايع مربوط به هر مرکز هزينه بايستي ثبت شود . سوابق تجهيزات بايستي به گونه‌اي نگهداري شوند که در برنامه‌هاي PAM قابل استفاده موثر باشند . PAM به مديران کمک خواهد نمود تا در کاهش ميزان توقفات و همچنين افزايش قابليت اطمينان تجهيزات و افزايش دوره عمر مفيد موفق‌تر عمل نمايند .

12- قابليت شمارش و اندازه‌گيري :

اين نکته که هر سيستمي قابليت کمي‌کردن و شمارش را دارا باشد بسيار ضروريست . لازم است تا فعاليت‌هاي کلان و جزيي مسير توسعه و ميزان اثرگذاري آنان بر شاخص‌هاي کليدي قابل اندازه‌گيري و نمايش باشد . اين شاخص‌ها کمک مي‌نمايد که مسير بهبود روشن‌تر و مشخص‌تر باشد تا بتوان در صورت نياز نيروي بيشتري متمرکز نمود . اغلب انسانها از حسابرسي و سنجش کارها تصور مثبتي در ذهن ندارند چرا که گمان مي‌کنند نتيجه اين سنجش‌‌ها براي آنها اعلام شاخص کارايي پايين آنهاست ؛ بهرحال لازم است که مکانيزم مثبت و برانگيزاننده‌اي براي تعريف و محاسبه شاخص‌هاي عملکرد سيستم نت ايجاد گردد تا اين شاخص‌ها در مشخص نمودن موفقيت يا عدم موفقيت برنامه‌ها بکار گرفته شوند .

البته بايستي در نظر داشت در سنجش و اندازه‌گيري شاخص‌هاي نت ، مهم‌تر از آنچه بايد محاسبه شود اين است که چگونه اين سنجش و محاسبه انجام گردد . همچنين ذکر اين نکته نيز لازم است که غالبا محاسبه و سنجش اين شاخص‌ها فرايندي ساده‌ نيست . براي رسيدن به موفقيت بايستي اين شاخص‌ها را با اهداف و استراتژي‌هاي کلان سازمان همسو نمود . با ايجاد تيم‌هاي متشکل از لايه‌هاي کارگري ، سرپرستي و مهندسي در واحدهاي مختلف سازمان مي‌توان با اطمينان بيشتري بر نتايج حاصل از سنجش شاخص‌ها تکيه نمود ؛ البته لازم است اين تيم‌ها مجوزهاي لازم براي دستيابي به اطلاعات موردنياز را در اختيار داشته باشند .

13- نت بر پايه قابليت اطمينان :

آخرين مرحله از برنامه تجديد ساختار نت RCM مي‌باشد ؛ RCM يک ساختار يکپارچه و هماهنگ و قابل‌محاسبه و اندازه‌گيري از سيستم‌هاي PM ، PdMو PAM را در هر کدام از واحدهاي عمده توليدي ايجاد مي‌نمايد . با استقرار RCM ، هر کدام از تجهيزات اختصاص داده شده به مراکز هزينه‌اي مي‌توانند در درجه‌اي بالاتر از سطح عملکرد ، سطح بالاتري از کيفيت توليدي ، سطح بالاتري از انگيزش پرسنل و نهايتا در سطح بالاتري از سودآوري بکار گرفته شوند . يکي از مزايايي که RCM ايجاد مي‌نمايد همان دستيابي به نگهداري و تعميرات يکپارچه فراگير(TIM) مي‌باشد که راهکاري براي حل مسايل و افزايش قابليت اطمينان تجهيزات مي‌باشد . چنانچه پياده‌سازي RCM موفقيت‌آميز به انجام رسيده باشد تمامي سيستم‌هاي ديگر نت از قبيل PM ، PdM و PAM نيز مي‌توانند به صورت هماهنگ و يکپارچه‌ در کنار يکديگر بکارگيري شوند .

با استقرار TIM ، واحد نت به يک واحد RCM تبديل مي‌گردد و آنگاه تمامي اجزاي سيستم نت ، آماده رسيدن به سازماني توليدي در سطح کلاس جهاني خواهند بود .

برخي از فوايد سازمان نت يکپارچه فراگير عبارتند از :

1-       کاهش کل خرابيهاي اضطراري تجهيزات به ميزان 75% .

2-       کاهش خريدهاي نت تا سطح 25% .

3-       افزايش دقت و عملکرد انبار نت تا سطح 95% .

4-       افزايش اثربخشي PM تا مقدار 200% .

 رسالت ما اين است که همواره به بهبود بيانديشيم